هیس! دکترها فریاد نمی زنند!

هیس! دکترها فریاد نمی زنند!

چند ماهی است که حکایتِ فوت مرحوم کیارستمی ، کارگردان شهیر و بی همتای کشورمان و طرح شکایت فرزندِ ایشان از کادردرمانیِ وی، گوش فلک را کَر کرد و خوراکی شد برای بسیاری از سایتها و شبکه های اجتماعی و نیز عده ای که به خود اجازه دهند بدون داشتن دلیل عقلانی و منطقی و همچنین بدون داشتن هرگونه شناخت و دانش از علم پزشکی در خصوص پرونده پزشکی مرحوم کیارستمی اظهار نظرِ کارشناسی کنند و سپس در جایگاه مدعی العموم نشسته و حکم اعدام صادر نمایند!

و متأسفانه این حرکت ناسنجیده و نابخردانه این افراد موجب تشدید جّو پزشک ستیزی در جامعه گشت و در واقع سناریوی دشمنی با جامعه پزشکی که با ارائه سریالهای سیف آنچنانی  آغاز شده بود و با غایله پولهای زیر میزی و درآمدهای چند صد میلیونی جامعه پزشکی ادامه یافته بود به ایجاد ذهنیت قاتل بودن پزشکان و سایر کادر درمانی برسد و وضعیت را به اینجایی برساند که رسیده است.

دادستانِ محترم انتظامی سازمان نظام پزشکی با شهامت اعلام کردند که فوت مرحوم کیارستمی هیچ ربطی به اعمال جراحی انجام شده بر روی ایشان که در ایران انجام گرفته، نداشته است و در واقع این اظهار نظر کارشناسی از جانب دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی غایلۀ به پا شده را به پایان رساند و موجب گردید تا آدمهای غرض ورز، دیگر به دنبال قاتل در میان پزشکانِ ایرانی نگردند. 

حال زمان آن است که جامعه، یک بار دیگر این پرونده را بازنگری کند و آنچه را که بر سر کادر درمانی مرحوم کیارستمی و جامعه پزشکی  آورد ببیند و خود قضاوت کند که چگونه شخصیت و حیثیت جامعه پزشکی را زیر پا گذاشته است.

آیا پزشک معالج مرحوم کیارستمی را می شناسید؟
ایشان کسی است که سالها در یک کشور اروپایی مشغول به زندگی بوده و در جایگاه استادی در یکی از دانشگاه های مطرح دنیا کار می کرده است و زندگی آرام و بی دغدغه ای  داشته و در آنجا از تمامی امکانات روز دنیا برخوردار بوده است اما با هدف خدمت به مردم و کشورِ خود، دست از تمامی آن رفاه و امکانات مادی برداشته و به سرزمین خود بازگشته است تا به من و شما خدمت کند؛ تا به میهن خود عشق بورزد؛ تا  مرهمی باشد بر دردهای بیماران سرزمینش !

اما سلسله وقایع رخ داده در سال گذشته و قضاوتهای نابخردانه ما مردم و دخالت در اموری که نه تخصصی در مورد آن داریم و نه می توانیم داشته باشیم، موجب گردید تا بی گناهی را  به پای چوبه دارببریم!
 خدای را شکر که سر بی گناه به پای چوبه  دار رفت ولی به بالای دار نرفت.
 خدای را شکر که دادستان انتظامی سازمان نظام پزشکی با شهامت ضمن اعلام علت اصلی فوت مرحوم کیارستمی ، فوت وی را بی ربط با اقدامات انجام گرفته در ایران دانست و عامل اصلی فوت را قصور در کشور فرانسه اعلام کرد.
جا دارد وکلای گرامی این پرونده که با جدیّت به دنبال مجازات مقصر یا مقصرین بودند زحمت کشیده و از کادر درمانی مرحوم کیارستمی در کشور فرانسه نیز شکایت نمایند. مسلماً به این ترتیب به وظیفه حرفه ای خود که دفاع از حق است، عمل کرده اند.
قطعاً اذهان عمومی ،عدم پیگیری و عدم شکایت از مقصرین در کشور فرانسه را بر نمی تابد و منتظر است تا فرزندِ مرحوم کیارستمی همانگونه که تا به امروز پیگیر این پرونده بود از این لحظه نیز پیگیری پرونده را با جدیّت ادامه دهد.

اما حالا جامعه پزشکی چه باید بکند؟ 
آیا باید توقع عذرخواهی داشته باشد ؟
آیا باید اقدام به طرح شکایت متقابل و درخواست ضرر و زیان مادی و معنوی بنماید ؟
آیا باید از آنانی که به ناروا هرچه خواستند گفتند و هرچه خواستند کردند شکایت نماید؟
به راستی چه باید کرد؟

آیا پرونده مرحوم کیارستمی و دکتر میر تنها پرونده ای است که در آن، جامعه پزشکی مظلومانه مورد تهاجم قرار گرفته است ؟ 

 واقعیت این است که چنین واقعه تلخ و صد البته عبرت آموزی سالهاست که در کشور ما در حال رخ دادن و تکرار است و در چنین مواردی جامعه پزشکی بعد از تبرئه شدن هیچ نگفته و هیچ نکرده است و باز با خدمت صادقانه به این مردم و این سرزمین به کار خود ادامه داده است.

یاد این بیت از حافظ شیرازی افتادم که:

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

آری جامعه پزشکی ایران همچنان سربلند و با افتخار، آماده خدمت به ملت بزرگ ایران است. 
نه توقع عذرخواهی دارد و نه توقع جبران ضرر و زیان مادی و یا معنوی.
 
آری پزشکان فریاد نمی زنند!


لطفاً  کانال " دفاع از حقوق جامعه پزشکی" را به جامعه محترم پزشکی و پیرا پزشکی کشور معرفی نمایید.
برای عضویت در این کانال کافیست بر روی لینک زیر  کلیک فرمایید   
 https://telegram.me/dadmehr_org
وب سایت ما:
www.dadmehr.org


ضمیمه ها
ضمیمه ندارد
تمامی حقوق برای وب سایت دادمهر محفوظ است. Telegram