علل بوجود آمدن خطاهاي پزشكي
1- خطاي شناختي(Cognitive):
اين دسته از خطاها به علت آنكه پزشك نميداند چه بايد بكند رخ ميدهند! در واقع يا دانش پزشك از ابتدا ناقص بوده و يا به علت رشد روز افزون و تصاعدي دانش پزشكي، نميتواند از آخرين اطلاعات آگاهي داشته باشد و بهترين تصميم مبتني بر اطلاعات را اتخاذ كند. اين دسته از خطاها قابل اجتناب هستند. براي غلبه بر اين خطاها مي بايست از مكانيسمهاي آموزش مداوم پزشكي (CME) و به روز نگه داشتن پزشكان استفاده شود.
2- خطا در قضاوت باليني (Clinical judgment):
سطوح بالاي شناختي جزئي از قضاوت باليني هستند. پزشك بايد بتواند با جمع بندي دادههايي كه از بيمار اخذ ميكند، با تحليل درست، قضاوت باليني مناسبي داشته باشد.
ممكن است كه پزشكان مبناي دانش درستي داشته باشند، اما در حين تصميمگيري و قضاوت باليني با مشكل و اشتباه مواجه شوند. متأسفانه در طي دوره تحصيل، معمولاً مباني علمي قضاوت باليني به دانشجويان آموزش داده نميشود. مثلاً اينكه چگونه نتيجه يك تست تشخيصي در فرايند تصميمگيري دخيل شود، چگونه نتيجه آزمونها روي احتمالات پيش آزمون اثر ميگذارند و... مفاهيمي هستند كه متأسفانه كمتر به دانشجويان ياد داده ميشوند.
با توجه به آنكه فرايند قضاوت باليني امر پيچيدهاي است، بر فرض آنكه مباني علمي قضاوت باليني هم به پزشكان آموزش داده شود، باز هم احتمال اشتباه وجود دارد.
راهكاري كه در اين مورد در کشورهاي غربي انديشيده شده است، استفاده از دانش انفورماتيك و نرمافزارهاي كمك كننده در تصميمگيري ميباشد. اين نرمافزارها تصميمگيري نميكنند، بلكه در تصميمگيري و تحليل دادهها به پزشكان كمك ميكنند.
3- خطاهاي اجرا (Performance):
بر فرض آنكه با مبناي دانش درست و قضاوت باليني صحيح تصميمي اتخاذ گردد، بايد اين تصميم به مرحله اجرا گذاشته شود. در اين قسمت هم احتمال بروز اشتباه وجود دارد.
مثلاً جراحي را در نظر بگيريد كه يك شكم حاد را درست تشخيص داده است و عليرغم دانش مناسبي كه دارد، در اجراي لاپاراتومي مشكل دارد. اين دسته از خطاها بيشتر مهارتهاي فيزيكي و سايكوموتور را شامل ميشوند، مقوله اجرا خود دو نوع از خطاها را شامل ميشود:
الف- لغزش: به عنوان مثال جراح در حين جراحي به دليل آنكه تمركزش را از دست ميدهد يا دستش ميلغزد، شرياني را به اشتباه قطع ميكند، يا موجب صدمه به يک عصب ميشود. لغزشها نوعي از خطاهاي فيزيكي هستند كه فرد روش اجرا را بلد است ولي در طول اجرا دچار اشتباه ميشود.
ب- عدم تسلط درست بر روش اجرا: در اين حالت فرد تصميم درست را اتخاذ ميكند، اما به روش اجرا تسلط درستي ندارد. براي درك اين موضوع بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه براي يادگيري مهارتهاي سايكوموتور و مهارتهاي فيزيكي مختلف، منحنيهاي يادگيري مختلفي وجود دارند.
بر اين اساس بايد به گونهاي برنامهريزي شود كه يك فرد زماني بتواند به تنهايي به انجام فرايندي دست بزند كه در انتهاي منحني يادگيري آن فرآيند قرار داشته باشد.
4- اشکال در سيستم:
علاوه بر موارد ذكر شده، مؤلفههاي زيادي در محيط اطراف وجود دارد كه باعث ميشوند پزشكان مرتكب خطا شوند يا باعث افزايش ميزان خطاها شوند. خستگي زياد پزشك، كم بودن نور محيط، كم بودن پرسنل كاري در درمانگاه و موارد بسيار زياد ديگري هستند كه موجب خطاهاي پزشكي ميشوند، اما ريشه آنها در سيستم قرار دارد. اين موضوع باعث شده تا در بسياري از جوامع به جاي رويكرد سنتي سرزنش افراد خطاكار از رويكرد نظاممند بررسي خطاها استفاده شود. در بسياري از موارد ريشه خطاها در درون سيستم نهفته است و تنها در برخي از موارد است که در قالب اشتباهات افراد، خود را نشان ميدهد (System error).
لطفاً کانال " دفاع از حقوق جامعه پزشکی" را به جامعه محترم پزشکی و پیرا پزشکی کشور معرفی نمایید.
برای عضویت در این کانال کافیست بر روی لینک زیر کلیک فرمایید
https://telegram.me/dadmehr_org