با ناباوری به حکم صادر شده نگاه می کرد و با تعجب و نگرانی از من پرسید یعنی ممکنه برای پزشک حکم زندان صادر بشه؟! یکی از جراحان معروف شهر است که به دلیل تبحر زیادی که در کارش دارد بیماران کامپلیکه خاصی را می پذیرد . بیمارانی که هر راهی را که برای درمانشان ممکن بوده رفته ولی نتیجه نگرفتند. چند سالی است که در کار جراحی این چنین بیمارانی مشغول به خدمت است و به یاری پنجه های طلایی وی سالانه حدود هزار نفر از چنگال بیماری لاعلاج خود نجات می یابند و به زندگی عادی بر می گردند اما مشکل اصلی در اینجاست که این بیماران اصولاً بیماران کامپلیکه ای هستند که احتمال ایجاد عوارض خود بخود یا متعاقب عمل جراحی در ایشان بسیار زیاد است با وجود تعداد بسیار بالای اعمال جراحی انجام شده توسط پزشک مذکور، عوارض و حتی موارد مورتالیته ایجاد شده در جراحیهای به عمل آمده توسط این جراح، بسیار کمتر از میزانی است که در کتب مرجع جراحی به آن اشاره شده است لذا می توان این طبیب را یکی از جراحان موفق در رشته خود در دنیا دانست در سال 1389 از میان حدود 1000 مورد جراحی که توسط این همکار محترم انجام گرفت 3 بیمار به علت وجود بیماریهای زمینه ای و نیز عوارض جراحی فوت شدند(حدود3/0% مورتالیته) که در هر سه مورد مذکور شکایات خانواده منجر به پیگیری قضایی گردید و در هر سه پرونده جراح مذکور به درصدی از قصور پزشکی محکوم گردید برای مثال در یکی از پرونده ها جراح مذکور 10% مقصر شناخته شد. دادگاه محترم با توجه به تکرار جرم قتل شبه عمد !!!؟؟؟ در پرونده سوم پزشک را به پرداخت دیه و یک سال حبس محکوم نمود و قرار است حکم مذکور بعد از قطعی شدن به اجرا در آید! در این میان ظاهراً هیچ کس به تعداد جراحیهای انجام شده و نیز وضعیت پرخطر بیماران جراحی شده و آمار و ارقام جهانی در خصوص مورتالیته چنین بیمارانی (حدود 3%)توجه نداشته است (یعنی مورتالیته ای حدود یک دهم آمار جهانی) از او پرسیدم که میخواهی چکار کنی؟ با چهره ای گرفته و چشمانی خیره به نقطه ای نامعلوم گفت: بعد از گذراندن دوران محکومیتم، پزشکی و جراحی را کنار می گذارم و به برج سازی می پردازم!! با خود فکر کردم بیچاره بیمارانی که از این به بعد یکی از معدود امیدهای درمان خود را از دست داده اند با لبخندی تلخ به او گفتم، امیدوارم در برج سازی موفق باشی.....