درسی از یک پرونده 16

با پیشرفت سریع علم پزشکی در چند دهه گذشته و افزایش دانش پزشکی دررشته های مختلف طب ، سیستم آموزشی پزشکی به سوی تخصصی و فوق تخصصی شدن گامهای بزرگی برداشته است که این امر گرچه از بسیاری جهات دارای نقاط قوت زیادی می باشد اما در مواردی نیز باعث ایجاد مشکلاتی در امر درمان بیماران می گردد که در اینجا به یکی از این موارد اشاره می شود. بیماری به دلیل مشکلات بینایی به چشم پزشک مراجعه می کند و تحت تستهای تشخیصی چشم پزشکی قرار می گیرد و در نهایت به وی عینک داده می شود که مؤثر نیست لذا بیمار مجدداً به چشم پزشک مراجعه نموده و عینک وی تعویض می گردد اما باز نتیجه مطلوب حاصل نمی گردد و این رفت و آمد بیمار به مطب پزشک مذکور ادامه میابد ولی با وجود گذشت بالغ بر یک سال بیمار نتیجه ای نمی گیرد. مدتی بعد بیمار با سردرد و کاهش قوای جنسی به متخصص داخلی مراجعه نموده و متخصص داخلی نیز بعد از بررسی های لازم برای بیمار درخواست CTscan می کنند که با یک آدنوم بزرگ هپوفیز روبرو می شود و در آخر بیمار به یکی از جراحهای اعصاب به نام کشور معرفی شده و تحت عمل جراحی قرار می گیرد اما متأسفانه به دلیل رشد زیاد توده و فشار طولانی بر کیاسمای اُپتیک بیمارو درگیری نسبی عصب بینایی، بیمار مقدار زیادی از دامنه بینایی هر دو چشم خود را از دست می دهد بیمار به دلیل تأخیر در تشخیص به موقع، از متخصص چشم شکایت می کند و پرونده جهت بررسی به مراجع انتظامی و قضایی ارجاع می گردد و این پیگیری قانونی حدود یک سال طول می کشد و در طی این مدت پزشک چندین بار در مراجع مذکور احضار می گردد. اگر از نتیجه نهایی کمیسیون های مربوطه و رأی نهایی دادگاه بگذریم می توان درس بزرگی از این پرونده شکایتی گرفت و آن درس این است که: همکاران متخصص فراموش نکنند که هر بیماری را نباید تنها از پنجره دانسته های تخصصی خود نگاه کنند بلکه باید با دیدی وسیعتر و جامعه تر به بیماران نگریست و تمامی احتمالات طب را در خصوص ایشان مورد بررسی قرار داد. همکاران متخصص به یاد داشته باشند که ما در ابتدا طبیب عمومی هستیم و سپس در یک رشته خاص، تخصص گرفته ایم بنا براین هر بیماری را باید در ابتدا با دید جنرال تحت معاینه و بررسی کامل قرار داد و سپس از بُعد تخصصی او را بررسی نمود.


ضمیمه ها
ضمیمه ندارد
تمامی حقوق برای وب سایت دادمهر محفوظ است. Telegram